flight of the soul

چه خوش است حال دله مرغی اگر شوق پریدن دارد ‌گر نشان ره بپرسی گویا چشم بصیرت دارد ‌از سر عشق چنان دیوانه و حیران گشته ‌که دلش به سوی معشوق، عشق رسیدن دارد ‌در قفس کردند آن مرغ خوش سیما را ‌سیمای روح عجب، حسرت دیدن دارد ‌وصف حال مرغ مثال زندگیه ما نشد ‌زندگی از دم برایم شوق رفتن دارد ‌خسته ام از زندگی، از حسرت روی خوشش ‌خواهم آمد به جهنم و سوختن چه لذت دارد ‌یا مرا از این زمانه و بی کسی فارغ کن ‌یا بده آنچه دلم بر آن عنایت دارد ‌گویند که گناه تو را به آتش میکشد ‌آتش عشق عجب شوق وزیدن دارد ‌گر مرا خار کنی آتش زنی حاصل چیست ؟ آنچه پیداست همینست که معبود لطف و رحمت دارد سید محمدرضا میرعمادی